
برای بهبودیافتگان اشتغال ایجاد کنید ما ضامن آنان می شویم/بهبودیافته ی ۶۰ ساله ای که جای زندگی ندارد/بدهی ۲ عضو شورای اسلامشهر به کمپ بدهکار در حال تعطیل
چرا یکی از اعضای شورای شهر مجانی سه ماه مریض میخواباند و وقتی از هزینه صحبت میکنیم میگوید: چه پولی؟ اگر زیاد اعتراض کنی میآیم دُمت را قیچی میکنم.
چرا یکی از اعضای شورای شهر مجانی سه ماه مریض میخواباند و وقتی از هزینه صحبت میکنیم میگوید: چه پولی؟ اگر زیاد اعتراض کنی میآیم دُمت را قیچی میکنم.
به گزارش اسلامشهرخبر، در بخش سوم گفتوگو با مسئولین کمپ ایرانیان، حسین مزینانی و حسین ستاری از بدهی دو عضو شورای شهر اسلامشهر به کمپ خبر می دهند.
بخش اول گفتوگو از این قسمت و بخش دوم گفتوگو از اینجا قابل دسترسی است.
اسلامشهرخبر: اگر مطلبی بوده که بخواهید بگویید بفرمایید؟
مزینانی: با این شرایط ما فقط قصد داریم موسسه به فعالیت خود ادامه دهد فقط به خاطر هم دردهای خود چرا که حال آنها را میفهمیم نه به خاطر درآمد. بوده موردی از شورای شهر تماس گرفتند که مریض را بخوابان بعد وقتی با او تماس گرفتیم هزینه مریض را پرداخت نکردند. اسم شخص را میتوانیم بگوییم ولی نمیگوییم.
ما میگوییم نمیخواهد به ما پول بدهید. این قبض برق و گاز برای من نیست که پرداخت بشود در جیب من نمیرود شما اگر میخواهی کمک کنی بیا و این قبض را پرداخت کن. با این دو میلیونی که باید برای هزینه گاز پرداخت شود حدود هشت مریض را میتوان پذیرش کرد با جمع مبلغ برق به این مبلغ حدود ۱۰ نفر میتوان پذیرش کرد.
در کنار این ما یک انبار برای خوردوخوراک بچهها داریم ما نمیخواهیم پول نقد به ما بدهید میخواهید محبت کنید بگویید انبار و آذوقه شما را ماه به ماه شارژ میکنم. حساب کنید میانگین برای ۱۰۰ نفر که اینجا هستند بر اساس برنامه غذایی شارژ را پرداخت کنید.

ضمناً ما افرادی داریم که چهار-پنج سال است که اینجا هستند و بیخانماناند بدون اینکه هزینه پرداخت کنند. چند وقت پیش خانمی با من تماس گرفت و گفت همسر من اعتیاد پیدا کرده من هم پول ندارم و میروم خانه مردم را تمیز میکنم. الآن با لطف خدا همسر آن خانم حدود هشت روز بدون هیچ هزینهای در این موسسه است.
بهزیستی به ما تعرفه داده که ۴۰۰ هزار تومان است اما نمیشود از مردم گرفت ندارند که بدهند یا باید مانند بعضیها بیرحم باشید و بگویید به جهنم که اعتیاد دارد یا اگر بخواهید به این فرد کمک کنید باید چوبش را بخورید حالا ما میگوییم بیایید کمک کنید ما چوب نخوریم اینجا هم سرپا باشد.
ستاری: چرا یکی از اعضای شورای شهر مجانی سه ماه مریض میخواباند و وقتی از هزینه صحبت میکنیم میگوید: چه پولی؟ اگر زیاد اعتراض کنی میآیم دُمت را قیچی میکنم. برادر یکی دیگر از اعضای شورای شهر اینجا مریض خواباند و ما به احترام اینکه ایشان یکی از شخصیتهای شهر است مریض را خواباندیم.
مزینانی: البته خود عضو شورا در جریان نبود.
ستاری: ولی وقتی گفتیم باز هم پول ما را نداد.
مزینانی: وقتی بیایند و کمک کنند برای جامعه ما نیز خوب است چهره شهر ما از افرادی که اعتیاد دارند و روی کولشان گونی هست یا به دلیل مصرف مواد مخدر دست به کارهای غیرقانونی میزنند پاک میشود. آقا یا خانمی که در آن رأس و یا شهروند هستید و فکر میکنید که من دو بچه دارم و سالم هستند اگر از گزند یک شخصی که اعتیاد دارد دور نگه دارید یک امتیاز مثبت دارید امتیاز بعدی که ندارید این است که شما الگوهایی در جامعه دارید که امکان دارد بچه شما به آن نگاه کند. ما داشتیم ورزشکاری که اعتیاد پیدا کرد.
ستاری دفترچهای حاوی مبالغ دریافتی از بیماران را نشان میدهد و میگوید آنها که نوشته «عشق» یعنی رایگان پذیرش شدهاند.

مزینانی: الآن اخطاریه قبض آب و برق ما روی میز است، شهرداری باید پول بدهد که نمیدهد فردا اگر آب و برق قطع شود چه کسی باید پاسخگو باشد. ما همه جوره همه کار، مستقیم و غیرمستقیم برای شهرمان انجام میدهیم ولی اینکه ارگانی بخواهد حمایت کند وجود ندارد نکردند و نمیکنند بارها و بارها از فرمانداری و بهزیستی اینجا بازدید آمدند فقط آمدند و رفتند ما در حرف نمونه اسلامشهر هستیم و باید به ما کمک شود ولی در عمل جفتپا به ما میاندازند.
ستاری تعدادی از بیماران با شرایط خاص را از بلندگو صدا میزند تا از نزدیک شرایط خود را توضیح دهند میان افرادی که آمدند همشان افرادی بودند که رایگان پذیرش شدند و چهار سال و پنج سال بود که در کمپ بودند. بین آنها فردی که چشمش بر اثر عفونت تخلیه شده بود نیز حضور داشت. یکی یکی میآمدند و به سؤالها پاسخ میدادند و میرفتند.
یکی از مراجعهکنندگان بهبودیافته ۶۰ سالهای بود که چهار سال بود در کمپ بود، ستاری وضعیت این فرد را اینگونه شرح میدهد: در مورد این بیمار میگفتند که سنش بالاست میمیرد و اینجا یقه شما را میگیرند و موسسه پلمپ میشود، گفتم اینجا را پلمپ کنید این افراد را بیرون نمیاندازم. این پیرمرد ۶۰ ساله را من کجا بیاندازم؟ کجا برود بماند؟ این عشق من است.
مزینانی: انسان این افراد ترک کرده را میبیند کیف میکند ما از خدایمان است که هزار تا مانند اینها اینجا باشد.
ستاری: ما نمیگوییم به افراد ترک کرده پول دهید، آنها را بگذارید سرکار ما خودمان ضامنشان میشویم و جای خواب هم به آنان میدهیم.
ستاری جای زخمها و شکستگیهای روی صورت و دست را نشان میداد که به دلیل درگیری میان بیماران موسسه بود او میپرسد: چقدر به تو بدهم که بنشینی و کنار یک فرد hiv دار غذا بخوری؟ طرف هپاتیت دارد بغلش میکنی؟ زخمش را میبندی به او دست میزنی؟ من هم یک آدم زن و بچهداری هستم دخترم هم سه سالش است.
اسلامشهرخبر: چند نفر از این افراد اینجا دارید؟
ستاری: این محرمانه است و ما نمیتوانیم به شما بگوییم.
مزینانی: اعلام اسم باعث ضربه روحی فرد میشود و آن فرد دیگر نمیتواند در موسسه بماند و میرود و سر خود بلا میآورد.
ستاری: چند ماه پیش طرحی با همکاری اداره بهزیستی، شبکه بهداشت و نیروی انتظامی اجرا کردند که معتادان متجاهر جمعآوری شوند همه جای تهران این طرح قبل از عید اجرا شد اینها به خاطر زد و بندهای خودشان بعد از عید اجرا کردند، همه جا ۴۰۰ هزار تومان است که اینجا ۲۰۰ هزار تومان در نظر گرفتند. اسفند قرار است بدهند که نمیدهند آنقدر که از این موارد دیدم.
شبکه بهداشت اسلامشهر یک شامپو برای شپش را گفت برو و از بیرون بخر. من این را از کجا بخرم؟ اگر بیرون داشت که میخریدم من باید با «رابطه» آن را تهیه کنم. یک سم را میگویند باید مرکز، دولتی باشد تا سم دهیم. میگویند باید از فرمانداری نامه بیاوری فرمانداری به من معتاد بهبودیافته نامه میدهد بیاورم بدهم به شما؟ پس ننویسید شبکه بهداشت روستایی و شهری بنویسید شبکه بهداشت ارگانی.
مزینانی: هیچ کدام از بیماران نسبت به پرداخت هزینه همدیگر اطلاعی ندارد. کسی نمیداند که چه کسی چقدر پرداخت کرده که احساس نکنند چون من هزینه ندادم با من بد برخورد میشود.
گفتوگو از بابک معصومی